مقاله نوشته شده توسط هومن مقراضی : 6 اشتباه رایج سرمایه گذاری قسمت اول

6 اشتباه رایج سرمایه گذاری قسمت اول

هومن مقراضی/ تحلیلگر با سابقه بازار‌های مالی در این مقاله ۶ اشتباه رایج در زمینه سرمایه گذاری که باید از آن‌ها اجتناب کرد را توضیح می‌دهد.

به گزارش بورس نیوز، هومن مقراضی تحلیلگر با سابقه بازار‌های مالی در این مقاله ۶ اشتباه رایج در زمینه سرمایه گذاری که باید از آن‌ها اجتناب کرد را توضیح میدهند. بعضی از این اشتباهات آن چنان رواج یافته اند که خیلی‌ها آن‌ها را به عنوان یک نرم در سرمایه گذاری پذیرفته اند، اما این اشتباهات مهلک به راحتی می‌توانند خسارات جبران ناپذیری را بر سرمایه افراد وارد کنند.

۱) وقتی قیمت سهمی که خریده بودیم ریخت، بیشتر می‌خریم تا میانگین کم کنیم

اشتباه اول زمانی رخ می‌دهد که فرد سرمایه گذار یک سهم را خریداری کرده است و قیمت سهم وارد روند نزولی میشود؛ در این زمان، سرمایه گذار با امید به اینکه قیمت سهم در آینده افزایش یابد، اقدام به خرید مجدد سهم در قیمت پایین‌تر می‌کند تا به این ترتیب میانگین قیمت خرید را کاهش دهد و در نتیجه بتواند بازدهی بالاتری کسب کند.

این در شرایطی که سهمی ارزنده باشد و انتظار افزایش قیمت آن برود، می‌تواند نتیجه مطلوب سرمایه گذار و کسب بازدهی مناسب‌تر را به دنبال داشته باشد. اما در شرایطی که شرکتی عملکرد مطلوبی نداشته و در نتیجه روند نزولی قیمت سهم، تابعی از ضعف عملکرد شرکت است، در این شرایط خرید مجدد این سهم، ریسک سرمایه گذاری متناظر با آن را نیز افزایش می‌دهد یا حتی در صورت ثبات قیمت این سهم در سطوح پایین تر، خرید مجدد این سهم باعث میشود سرمایه فرد در این سهام بدون کسب بازدهی خاصی، برای مدت طولانی باقی بماند و این امر فرصت سرمایه گذاری در دارایی‌هایی که می‌توانستند بازدهی بالاتری را به دنبال داشته باشند، از سرمایه گذار سلب خواهد کرد؛

بنابراین از نگاه هومن مقراضی؛ این امر که سرمایه گذار با هدف کاهش میانگین قیمت خرید، اقدام به خریداری مجدد سهم کند، همیشه اقدام درستی محسوب نمی‌شود. حال سوال اینجاست که چه زمانی باید میانگین کم کرد؟ زمانی که شما از عملکرد فاندامنتال سهم باخبر هستید و آن را به شدت مثبت ارزیابی می‌کنین و نزول قیمت سهم را نتیجه تصمیم احساسی سایر معامله گران می‌دانید و معتقدید این شرکت با این عملکردش خیلی زود قیمت سهامش دوباره به روند صعودی برمیگردد. در اینجا ذکر این نکته لازم هست که مراقب باشید اسیر تعصب روی سهم و تحلیل تان نشوید و با چشمانی باز تحلیل کنید.

۲) این سهم خیلی خوبه، چون قیمتش خیلی پایین اومده! 

در بازار سهام بار‌ها شنیده شده که سرمایه گذاران میگویند فلان سهم خیلی ارزان است و مناسب ورود است، چون مثلا الان با این پول یک آدامس هم نمی‌شود خرید! در واقع اشتباه اینجاست که، چون قیمت یک سهم در سطح بسیار پایینی قرار دارد، به اشتباه چنین تلقی می‌شود که این سهم یا دارایی ارزان و ارزنده است.

برای درک این مبحث باید در ابتدا به این نکته اشاره کرد که قیمت یک دارایی، به خودی خود معیار کافی برای تشخیص ارزندگی یک سهم یا دارایی محسوب نمی‌شود. ما انسان‌ها برای تصمیم گرفتن راجع به اینکه چیزی ارزان یا گران است باید قیمتش را با چیز دیگری مقایسه کنیم؛ و اینجاست که بعضی‌ها به خطا می‌روند و سهمی که قیمتش پایین است را اشتبا‌ها با آدامس مقایسه می‌کنند و می‌گویند ارزان است!

در حالی که هومن مقراضی تاکید دارد که مقایسه درست، مقایسه با ارزش ذاتی یا ارزش واقعی است. اجازه بدید مثال ساده‌ای بزنیم، در نقطه‌ای از شهر تهران اگر ملکی به قیمت یک میلیارد تومان آگهی شده باشد و شما بر اساس قیمت زمین و منطقه بدانید که ارزش این ملک بیش از اینهاست، هرگز نمی‌گویید یک میلیارد تومان گران است. در حالی که ملک دیگری را در شهر دیگری اگر به همین قیمت بگذارند، امکان دارد شما بررسی کنید و بگویید یک میلیارد تومان گران است. در بازار سهام هم همینطور است.

نباید به صرف اینکه سهمی مثلا ۲۰۰ تومان معامله می‌شود بگوییم ارزان است و سهمی که ۲ هزار تومان است بگوییم گران است. در واقع نباید فقط به عدد‌ها توجه کنیم بلکه باید آن‌ها را با ارزش واقعی آن شرکت یا کارخانه‌ای که سهامش را می‌خریم و توان تولید و سودآوری اش مقایسه کنیم. معیار اصلی برای تشخیص ارزنده بودن یک سهم، ارزش ذاتی آن است. سهام یک شرکت، بر اساس عملکرد گذشته و پیش بینی از عملکرد آینده آن شرکت، مورد بررسی می‌تواند قرار گیرد و بر این اساس ارزش ذاتی آن تعیین شود؛ و با قیمتی که در آن سطح معامله میشود مقایسه شود.

بنابراین برای مثال اگر طبق برآورد‌ها ارزش ذاتی سهمی ۲۵۰۰ تومان برآورد شود، اما در قیمت ۲ هزار تومان معامله شود، آنگاه می‌توان گفت این سهم ارزان و ارزنده است؛ در صورتی که ممکن است سهم دیگری در قیمت ۲۰۰ تومان معامله شود که از لحاظ قیمتی یک دهم سهم دیگر است و در سطح بسیار پایین تری قرار دارد، اما بررسی عملکرد این شرکت نشان میدهد که حتی در همین سطح کنونی ۲۰۰ تومانی نیز این سهم ارزنده نیست و ارزش ذاتی آن به دلیل عملکرد نامناسب شرکت پایین‌تر از این سطح قرار دارد، در نتیجه این سهم در قیمت ۲۰۰ تومان باز هم گران است.

۳) قیمت سهم دیگه از این پایین‌تر که نمی‌تونه بره! 

خطای دیگری که بسیاری از سرمایه گذاران مرتکب آن می‌شوند این تصور است که سطح حمایتی که ممکن است حتی در طولانی مدت از قیمت سهم یا یک دارایی حمایت کرده باشد، هیچ گاه شکسته نخواهد شد. یا به عبارتی تصور می‌کنند، قیمت یک سهم یا یک دارایی هیچ گاه از یک نقطه پایین‌تر نخواهد رفت. این تلقی نادرست است، از آنجایی که ممکن است شرایط به نحوی تغییر کند، ریسک غیرسیستماتیک به نحوی شرایط یک شرکت خاص را تحت تاثیر قرار دهد یا ریسک سیستماتیک به نحوی کل بازار را زیر سیطره خود درآورد که قیمت بیش از آنکه شما تصور می‌کردید ریزش کند.

یک مثال خوب در مورد سهام شرکت فورد است، همانطور که در نمودار زیر روند قیمتی تعدیل شده سهام شرکت فورد نشان میدهد، از سال ۱۹۹۵ تا سال ۲۰۰۸ قیمت سهم همواره در بازه بین ۴ تا ۲۰ دلاری در حال نوسان بوده است. اما با وقوع بحران اقتصادی در سال ۲۰۰۸، نه تنها کف حمایتی ۴ دلاری قیمت سهم این غول خودروسازی امریکایی شکسته می‌شود بلکه در تاریخ ۱۹ نوامبر ۲۰۰۸، قیمت هر سهم فورد تا سطح ۸۵ سنت (حتی کمتر از یک دلار) نیز افت می‌کند.


نمونه این اتفاق در بورس ایران هم بار‌ها افتاده و حتی بوده اند شرکت‌هایی که مشمول قانون ورشکستگی شده اند و دست سهامداران خالی مانده بنابراین تصور این که قیمت هر دارایی از یک سطح مشخصی غیرممکن است پایین‌تر رود تصوری نادرست است.

هومن مقراضی همیشه تاکید داشتند که دانش سرمایه گذاری مهم‌ترین مهارتی است که هرکس باید به آن مسلط شود، و برای این تسلط نیاز نیست که حتما پیش زمینه یا رشته دانشگاهی مرتبطی داشت، بلکه کافیست یک دوره آموزشی جامع را پیدا کنید و از صفر تا صد آموزش ببینید.

مطالب مرتبط